![]() |
احتمالاً شما تاكنون مطالب جالب زيادي درباره سياهچالهها شنيده يا خواندهايد اما شايد تا به حال در مورد "سپيدچالهها" چيزي نشنيد...ه باشيد. احتمال وجود سپيدچالهها براي نخستين بار در اوايل دهه 1960 ميلادي توسط چند فيزيكدان برجسته از جمله مارتين كروسكال از دانشگاه پرينستون آمريكا مطرح شد. اين فيزيكدانها با بررسي معادلات ميدان اينشتين در نظريه نسبيت عام به اين نتيجه رسيدند كه ممكن است در پهنه كيهان، پديدههاي اسرارآميزي كه ويژگيهايي معكوس سياهچالهها دارند نيز وجود داشته باشند. به همين دليل هم آنها اين پديدهها را "سپيدچاله" ناميدند. سپيدچالهها در واقع حوزههايي از فضا-زمان هستند كه امكان ورود به آنها از بيرون وجود ندارد. به عبارتي هيچ چيز حتي نور هم قادر نيست از بيرون وارد حوزه افق سپيدچالهها شود (دقيقاً برعكس سياهچالهها كه امكان خروج از آنها وجود ندارد). بدين ترتيب ذرات و فوتونهاي نور تنها ميتوانند از درون يك سپيدچاله به بيرون آن پرتاب شوند اما امكان بازگشت مجدد آنها به درون سپيدچاله ديگر وجود ندارد. در واقع همين دافعه مرموز گرانشي، يكي از عجيبترين ويژگيهاي سپيدچالهها است. امروزه اخترفيزيكدانها همچنان در تلاشند تا شواهدي رصدي مبني بر وجود اين پديدههاي اسرارآميز را در اعماق كيهان بيابند. به عنوان مثال بر اساس برخي از نظريات موجود، انفجارهاي فوقالعاده عظيم گاما كه هر از چند گاه يكبار در اعماق كهكشانها به وقوع ميپيوندند در واقع ميتوانند ماحصل سپيدچالهها باشند. از اين عجيبتر آنكه برخي از فيزيكدانها معتقدند خود انفجار بزرگ (مِهبانگ) هم از چنين فرآيندي حاصل شده است. اما اگر تا اينجا از ويژگيهاي عجيب و غريب سپيدچالهها شگفتزده شدهايد بايد گفت كه اين تازه آغاز ماجراي اسرارآميز سپيدچالهها است. سپيدچالهها همانند سياهچالهها ميتوانند تأثيرات عجيب و غريبي بر ابعاد مكاني و زماني جهان داشته باشند. به عنوان مثال بر اساس برخي نظريات چنانچه شخصي در يك سياهچاله چرخان سقوط كند، از يك سپيدچاله چرخان در يك جهان ديگر به بيرون پرتاب خواهد شد! |
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب